کارگزاران و دست اندرکاران سینمای صهیونیسم به ویژه هایوود، صرفاً به هنرمندان و ستارگان هنر هفتم محدود نمی شود. بلکه دامنه ی آن بسیار گسترده است و همه بخشهای آمور سینمایی را در بر می گیرد. مهم ترین آنها عبارتند از:کارگردانان، تیهه کنندگان، بازیگران و ستارگان سینما.
در سینمای صهیونیسم، برخلاف آنچه که سینما گران مستقل از کار و فعالیت محروم و حتی برخی آنان به زندان محکوم شدند اما «بسیاری از گمنامان عرصه سینما به دلیل برخورداری از حمایت لابی یهود، یک شبه ره صد ساله پیمودند و در ردیف بزرگان سینما قرار گرفتند. از این گروه جمعی یهودی بودند و برخی دیگر صرفاً دل در گرو آرمانهای صهیونیسم داشتند و این حکایت تا امروز همچنان باقی است. (1)»

کارگردانان و تهیه کنندگان و فیلمنامه نویسان:

در سینمای صهیونیسم کارگردانان محدودی توانستند به سرعت مدارج ترقی را طی کنند. اغلب آنها یهودی بودند. از جمله این یهودیان، «کارل مایر(2)یهودی آلمانی، سرگیی آیزنشتاین یهودی روسی و دیوید وارک گریفیس یهودی آمریکایی هستند. شخص آخر، سردمدار یهودیان در سینمای آمریکا به شمار می آید و علی رغم گذشت سالهای بسیار از مرگ او، هنوز در محافل سینمایی یهود از اعتبار بسیاری برخوردار است. یکی از آخرین نشانه های این توجه و اعتبار، اصرار «کمیته ناظر بر جشنواره سینمایی کن» در اختصاص دادن سی و پنجمین دوره جشنواره کن به این سینماگراست. این جشنواره در ماه مه 1982 برگزار شد و در آن فیلم، نبخش به کارگردانی گریفیس معرفی شد. جای تأسف است که مطبوعات سینمایی جهان عرب نیز از این سینما گر با لقب نابغه بزرگ یاد می کنند(3)»
از دیگر هنرمندان عرصه سینما که به سینمای صهیونیسم خدمت کرد الیا کازان می باشد. وی با خدمت به سازمان سیا و حضور در دادگاههای که دست راستی های افراطی(کوکلُس کلانها)آمریکا در دهه پنجاه به راه انداخته بودند خشم آزادی خواهان جهان را نسبت به عملکرد خود برانگیخت. (4)
از نامهای برجسته دیگر صهیونیستی در صنعت سینمای هالیوود، نیکلاس مایر کارگردان است. او فیلم تخیلی استارتریک را ساخته است که وقایع آن در قرن بیست و سوم رخ می دهد.
از دیگر کارگردانان معروف، جان شلزینگر، دیود کرامنبرگ کارگردان یهودی الاصل کانادایی، لاری پرس و‌ آرتورپن کارگردان فیم بانی و کلاید هستند. در میان فیلمنامه نویسان برجسته، دو نام یهودی به چشم می خورد:هووارد
کوبین و دیوید شابر که مشترکاً فیلمنامه فیلم تقلّب را نوشتند. (5)
«شبکه جهانی اینترنت طی اقدامی معنی دار، فهرست مفصلی از یهودیان شاغل در هالیوود ارائه کرده که نام با مسمایی نیز برای آن برگزیده است:آیا هالیوود یهودی است؟!. در این فهرست 28 صفحه ای که به اعتراف تنظیم کننده آن هنوز کامل نیست، اسامی 1500 نفر از یهودیان شاغل در هالیوود(اعم از تهیه کننده، کارگردان، بازیگر، نویسنده فیلمنامه، سازنده موسیقی و سایر مشاغل سینما)گردآوری شده اند و اسامی بسیاری از مشاهیر سینما را در این فهرست مطول می توان یافت.
از میان تهیه کنندگان یهودی هالیوود:آدولف زوکر، ساموئول زنتسر، جوئل سیلور از شهرت بیشتری برخودارند.
در فهرست کارگردانان یهودی با اسامی مشهورتری مواجه می شویم. برخی از آنان عبارتند از:
اریک فون اشتروهایم، ژوزف فون اشترنبرگ، ارنست لوبیچ، ماکس افولس، دیوید کروننبرگ، فریتس لانگ، ویلیام شاتنر، استنلی کوبریک، رومن پولانسکی، سیدنی لومت، بیلی وایلدر، کلود للوش، ژان لوک گدارد، مل بروکس، پیتر باگدانوویچ، استیون اسپیلبرگ؛ وودی آلن، سیدنی پولاک، راب راینر، ساموئل گلدوین، اندیا کرمن، مایک نیکولز، تیم برتون، ران سیلور، تونی راندال همگی یهودی اند و برخی از آنان تهیه کننده ی آثار خود نیز محسوب می شوند. (6)»
«غولهای(گردن کلفتهای)یهودی هالیوود مدتها پیش به این نتیجه رسیدند که اگر بخواهند پول بیشتری به دست بیاورند باید فیلمهایی که در جامعه به نمایش درمی آیند دارای گرایشهای مسیحی باشند. در حقیقت، آنها شخصاً می خواستند با
جامعه غیر یهودی مخلوط شوند. در نتیجه سوموئل گلدفیش، نام خود را به سامئول گلدوین تغییر داد و سیسیل بی. د اصرار داشت که او یک غیر یهودی است، تا زمان مرگش هنگامی که یک خاخام متصدی مراسم کفن و دفن او شد. هر یک از توسعه دهندگان برجسته یهودی صنعت فیلم سازی، همسران یهودی خود را طلاق داده و با هنرپیشه های زیبا و آینده دار مسیحی ازدواج کردند.
این مسأله افرادی چون نوئیس بی مایر، ساموئل گلدوین، جگ وارنر، دیوید. ا. سکزنیک و هری کوهن را در بر می گیرد. آنها با بازیگران یهودی بسیاری که آنها را ستارگان سینما تبدیل کرده بودند، دستوراتی مبنی بر تغییر اسامی یهودیشان به اسامی مسیحی دادند. این مطلب همچنین شامل جراحی پلاستیک بینی ستارگان یهودی چه زن و چه مرد شد. (7)
مهمترین کارگردانان سینمای صهیونیسم که در راه سیطره صهیونیسم بر این صنعت و در جهت اهداف آن نقش بسزایی داشته اند عبارتند از:

دیوید وارک گریفیث:

دیوید وارک گریفیث از سینما گران مبتکر و پیشرو اهداف استعمار آمریکا و صهیونیسم بین الملل که در دوره ی اول سینمای صهیونیسم به شمار می آید. وی در 23 ژانویه 1875 در شهر گرانژ در ایالت کنتاکی به دنیا‌آمد. پدرش پزشکی بود که در سواره نظام قشون جنوب خدمت می کرد و به هنگام شروع جنگهای داخلی، سرهنگ بود. در پی جنگ داخلی خانه ی پدر گریفیث ویران شد. گریفیث در سن ده سالگی به شرایط شمالی ها آشنا می شود که در قالب نظامیان به جنوب می آیند و غارت می کنند. او تصویر خشنی از شمالی ها(یانکی ها)در ذهن خود ثبت نمود و با دیگران به احیای مجدد گروه نژادپرست کیو -کوکلُس -کلان دست زد.
ژرژ سادول در مورد وی می گوید:
«نژاد پرستی جلوه ای است از شخصیت گریفیث که از تربیت و بینش دوران نوجوانی اش ناشی می گردید. تضاد در شخصیت او، یعنی نژاد پرستی و در عین حال انسان دوستی به نظر موجه است. او فرزند خانواده ای بود که همه چیز خود را در جنگ از دست داده بود. تمام جنوبی ها به گونه ی سنتی و موروثی، ضد سیاه پوست بودند و او نمی توانست خود را از یک چنین ایدئولوژی برکنار دارد. گریفیث بعد از اشتغال به کار روزنامه نگاری و شاعری و همکاری با یک گروه نمایشی، با یکی از بازیگران گروه نمایش به نام لیندا آژیدشن ازدواج کرد. به عنوان نویسنده به استودیو ادیسون راه یافت و از آن جا به موسسه بیوگراف وارد شد و با اودین اس پورتر آشنا شد. و با او و همچنین با مک کاچن فیلمساز بیوگراف به کار پرداخت. و سرانجام به پشت دوربین رفت. »
گریفیث در سال 1915 فیلم تولد یک ملت را ساخت؛ گر چه این اثر صامت بود و بعدها فیلم برباد رفته به نوعی همین فیلم را تکرار می کرد، اما هر دو، ویژگی خاص خود رادارند. وی سال بعد، فیلم دیگر خود به نام تعصب را به نمایش گذاشت که در ادامه فیلم تولید یک ملت بود.
هر یک از عوامل فیلم تولد یک ملت بعد از همکاری با گریفیث، خود اساتید سالهای بعدی سینمای هالیوود شدند. سینمای هالیوود که با گریفیث مهر خود را بر این هنر نوظهور زده بود، با فیلمهای بعدی، به ترویج و القای ایدئولوژی پرداخت. (8)

والتر الیاس دیسنی

والتر الیاس دیسنی(9)از جمله فیلمسازان هالیوود است که بیش از چهل سال تولید فیلمها و برنامه های سرگرم کننده معروف و هنری شرکت والت دیسنی(10)را انجام می داد. وی فردی با استعداد درخشان در هنر تصویرگری و فیلمسازی بی نظیر بود که آثار زیادی بر فرهنگ مردم آمریکا بر جای نهاد. فیلمها و برنامه های آن به عنوان برنامه های خانوادگی قلمداد می شدند. «شخصیت های کارتونی وی، فیلمهای انیمیشن و پارکهای دیدنی او در جهان شناخته شده است.
وی در سال 1928 شخصیت دوست داشتنی میکی موس را در فیل کارتونی خود ابداع کرد که بلافاصله صاحب شهرت شد. در دهه های بعد، دیسنی سرگرم ساخت فیلمهای کارتونی شد که بسیار مشهور شدند. فیلمهایی مانند هفت کوتوله و سفید برفی(1937)، پینوکیو(1940)، فانتزیا(1940)، بامبی(1942)و همچنین فیلمهای سینمایی چون رابین هود(1952)، جزیره گنج(1950)، دو هزار فرسنگ زیر دریا(1954)، خانواده رابینسون(1960)، استاد فراموشکار(1960)و مری پائیز(1964)نمونه هایی از آن می باشند.
وی با اینکه از لحاظ سیاسی جزو محافظه کاران و بسیار پرتلاش و ضد کمونیست بود، در تمامی مراحل تهیه و تولید فیلمها تلاش بسیاری می نمود و نیز برنده جایزه آکادمی و صدها جوایز و مدال شد. (11)»
در سال 2005 میلادی خانم دایانا دختر والتر دیسنی اعلام کرد که به زودی موزه ای از وسایل این طراح هنرمند را برای دیدن عموم مردم آماده می کنند. در این موزه علاوه بر اشیاء مربوط به این هنرمند، فیلمی از والتر دیسنی نیز به نمایش درمی آید که روایتگر حیات وی از زمان کودکی تا کهنسالی است . (12)

دیوید مامت:

وی فیلمنامه نویس و نمایشنامه نویس آمریکایی است. در سال 1984 جایزه ادبی پولیتزر را برای نمایشنامه فیلم گل سرخ دره کوهستانی به دست آورد.
از جمله آثاری که مامت به نگارش در آورده یا در نگارش آن نقش داشته است، می توان به فیلمهایی چون پستچی همیشه دوباره زنگ می زند، تسخیرپذیران، سگ را بجبنان و سرقت اشاره کرد.
دیوید مامت در تابستان سال 2002 میلادی برای شرکت در جشنواره فیلم اورشلیم به فلسطین اشغالی سفر کرد. در جشنواره اورشلیم وی خلاصه ای از فیلم گل سرخ دره کوهستانی را که درباره ی تاریخ نیروی هوایی رژیم صهیونیستی نگاشته شده ارائه داد. وی در این مراسم ابراز امیدواری کرد که بتواند این سناریو را در اسرائیل به فیلم تبدیل کند و از آن اثری قابل توجه و خوب درآورد. وی همانند دیگر غلامان حلقه به گوش صهیونیسم از سوی اربابان اسرائیلی اش در این جشنواره مورد تقدیر و تحسین قرار گرفت.
مامت در سفر به فلسطین اشغال، توانایی اسرائیلی ها را در ادامه ی زندگی عادی و روزمره خود با وجود حملات تروریستی !فلسطینیان مورد ستایش قرار داد. وی همراه شهردار قدس یعنی ایهود اولمرت از مناطقی که طی 22 ماه گذشته در آن عملیات شهادت طلبانه صورت گرفته بود، بازدید کرد و به اصطلاح، محل کشته و زخمی شدن اسرائیلی ها را دید.
وی پس از بازدید، درحالیکه هیجان زده به نظر می رسید گفت:
«من افراد زیادی را می بینیم که به کسب و کار عادی خود ادامه می دهند. این همان چیزی است که مرا واقعاً تحت تاثیر قرار داده است. »
همچنین اظهارداشت:
«من یک یهودی وفادار و یک دوست اسرائیلی هستم(13)»

کرک داگلاس:

کرک داگلاس از جمله ستارگان و کارگردانان معروف هایوود است. وی تا کنون از رژیم صهیونیستی حمایت های زیادی کرده و اغلب فیلمهای تولیدی اش در راستای منافع صهیونیسم است. یک بار نیز با موشه دایان وزیر جنگ رژیم صهیونیستی ملاقات داشته است. وی در سال 1983 به مناسبت تاسیس رژیم صهیونیستی، نامه تبریکی به سران این رژیم نوشت و صهیونیستها با حرص و ولعی عجیب در آگهی های تبلیغاتی و سینمایی خود از آن استفاده کردند. حتی هفته نامه اسکرین اینترنشنال چاپ انگلیس نیز متن آن را بدین مضمون منتشر ساخت.
«سی سال قبل وقتی سایه فریب را در اسرائیل می ساختم، غذا بسیار کم بود و مردم در خوردن غذا صرفه جویی می کردند. اما با این وجود من هر روز، تخم مرغ نیمرو شده می خوردم، در حالی که مردم فقط می توانستند در ماه دو عدد تخم مرغ بخورند. حالا همه چیز عوض شده و اوضاع فرق کرده است. اما من هرگز یاد و خاطره فداکاری اسرائیلی ها را که در ساخت این فیلم به من کمک کردند، فراموش نمی کنم. به نظر من اسرائیل یک کشور کوچک با مناظر طبیعی و بسیار متنوع است که می توان در آن به راحتی از داستانهای تورات ، فیلمهای وسترن و عشقی ساخت(14). »
کرک داگلاس آنقدر مورد توجه رژیم صهیونیستی قرار گرفت که هنگامی که مرکز پژوهش یهودیت در کنار دفتر سازمان نارالتواره(آتش تورات)در بیت المقدس افتتاح شد. یکی از طبقات فوقانی این مرکز که سالن تئاتر است به نام
کرک داگلاس نامگذاری شد. وی به همراه پسرش مایکل داگلاس، از بارزترین اعضای هالیوود سازمان آتش تورات به شمار می روند. کرک مبلغ دومیلیون دلار برای تاسیس این مرکز کمک کرده است. همچنین او و پسرش توانستند کاترین جونز هنرپیشه سینمای هالیوود را قانع سازند تا به یهودیت بگروند. بدین شکل اولین گامهای یهودی سازی ستارگان هالیوود و بقیه ی مشاهیر سینمای جهان برداشته شد. (15)

رومن پولانسکی

رومن پولانسکی
در سال 1933 در خانواده ای یهودی لهستانی الال در پاریس به دنیا آمد. در سال 1936 وی در سن سه سالگی به همراه خانواده اش به لهستان بازگشت. در لهستان پدر و مادر پولانسکی در محله یهودی نشین شهر کراکوف به اسارت نیروهای آلمان نازی درآمدند. (16)آنها سپس به بازداشتگاههای نازیها فرستاده شدند. در سال 1941 مادر پولانسکی در آنجا فوت کرد و رومن توسط یک خانواده کاتولیک از ماندن در بازداشتگاه نجات یافت.
پولانسکی تحصیلاتش را در مدرسه سینمایی لودز در ورشو گذراند(17). پس از مدتی شروع به کار در فیلمهای سایرین کرد(به ویژه نزد هموطنش آندری ویدا). سپس نخستین فیلمهای کوتاهش که عقاید غیرسنتی و علاقه اش به افسانه های خارجی، به طر عجیبی در آنها نمایان است را آغاز کرد. پولانسکی احساس کرد که زندانی مرزهای لهستان و سیستم دولتی آن شده سیستمی که(نظر او)با آزادی بیان و روحیه نقد کنده اش سازش چندانی نداشت. به همین دلیل در سال 1963 کاری بین المللی را آغاز کرد.
وی همیشه آرزوی ساختن فیلمی درباره لهستان و سالهای جنگ را داشت. او زمانی که کتاب زندگینامه ولادیسلاو اشپیلمن-موسیقدانی که تعریف می کند چگونه توانسته از تبعید برگریزد با کمک یک افسر آلمانی در ویرانه های ورشو پناه گرفته است-را پیدا کرد، مصمم شد تا طرح بزرگش در مورد تاریخ معاصر کشور خود را به اجرا درآورد. اما حس کرد که این کتاب کهنه به او امکان خواهد داد به تعریف داستان شخصی که هیچ رابطه ای با داستان زندگی او ندارد، بپردازد و در عین حال دوره ای را که تجربه کرده به تصویر بکشد. (18)
مهمترین فیلم او در لهستان چاقو در آب 1962 است. پولانسکی پس از آنکه در سال 1963 به لندن رفت در آنجا سه سال پس از فیلم چاقو، فیلم تنفر(1965)را با شرکت کاترین دونوو ساخت. یک سال بعد فیلم بن بست را ساخت که یک فیلم کمدی است.
اولین فیلم پولانسکی در هالیوود، بچه رزمری(1968)(19)نام دارد این فیلم یکی از بهترین فیلمهای سینمای وحشت محسوب می شود. فیلمهای مهم دیگر او مکبث، مستأجر، محله چینی ها و تس هستند. (20)فیلم مستأجر دو سال بعد از فیلم محله ی چینی ها ساخته شد. این فیلم بازسازی فیلم تنفر در یک قالب مردانه بود. (21)
در سال 1969 همسر پولانسکی، شارون تیت هنرپیشه آمریکایی، که باردار نیز بود، همراه تعدادی از میهمانانش در خانه خود توسط گروهی منسوب به خانواده منسون، که از قاتل معروف آمریکایی چارلزمنسون پیروی می کردند، به قتل رسید.
پولانسکی در سال 1977 به علت درگیر شدن در یک پرونده اخلاقی از طرف
دادگاه متهم شد، ولی قبل از پایان محاکمه، آمریکا را ترک کرد و به فرانسه رفت. او به همین علت به آمریکا برنگشت. زیرا به محض ورود به این کشور، توسط پلیس دستگیر و زندانی می شد. (22)
در سال 1994 فیلم ماه تلخ را ساخت. فیلمی درباره ی اینکه آدمها چگونه روزگار خودشان را سیاه می کنند. وی یک سال بعد فیلم مرگ دوشیزه را کارگردانی کرد. این فیلم برگرفته از نمایشنامه معروف آریل دورفمن بود. (23)داستانی است درباره ی اینکه واقعیت چیست و حقیقت کدام است. در سال 1998 فیلم دیوانه وار را ساخت که داستان سفر دکتر ریچارد واکر و همسرش ساندرا به پاریس است. (24)
رومن پولانسکی در سن 70 سالگی فیلم پیانیست(نوازنده پیانو)را ساخت. ساختن این فیلم به اعتقاد برخی در این سن و سال حیرت انگیز بود. (25)پیانیست ماجرای رنج و تحقیر و مبارزه یک نوازنده برجسته پیانو که یهودی است را در جریان جنگ جهانی دوم روایت می کند. «این فیلم در پنجاه و چهارمین دوره اهدای جوایز فیلم بریتانیا(بفتا)موفق شد جوایز بهترین فیلم و بهترین کارگردان را به خود اختصاص دهد. این موفقیت یک روز پس از آن به دست آمد که شش جایزه سزار سینمای فرانسه نیز به پیانیست اختصاص یافت. (26)»
پولانسکی در مراسم سال 2002 برای فیلم پیانیست نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین کارگردان شد. این فیلم سال 2001 برنده جایزه نخل طلایی از پنجاه و پنجمین جشنواره بین المللی فیلم کن شد. (27)

پی نوشت ها :

1.شاه حسینی، مجید:پیشین، ص 3
2.یکی از فرماندهان نظامی آلمان در جنگ جهانی دوم.
3.ابوغنیمه:پیشین.
4.حبیبی، مجتبی:«تضعیف ادیان الهی در جاده عریض سینمای صهیون» روزنامه جوان، ضمیمه هنر، 23 خرداد 1384، شماره 1763، ص 6
5.ابوغنیمه، پیشین، ص 83.
6.شاه حسینی، مجید:پیشین، ص 5.
7.همان.
8.شریف زاده، رامین:"هالیوود و فرهنگ سازان شیطانی"، کتاب نقد، شماره 32، پاییز 1383، صص 298-302
9.Walter Elias Diseny
10.Walt Diseny
11.سماواتی،زهرا:پیشین، ص 78
12.روزنامه اطلاعات، ضمیمه، 1384/4/2، شماره 23386، ص 5
13.مجله نداء المقاومه، "هالیوود و صهیونیسم"، ماهنامه دفتر حزب الله لبنان در تهران، شماره 38، مرداد 1384، ص 24
14.همان، صص 23-24
15.مجله نداء القدس، سال سوم، شماره 54، 1379/7/1، ص 17
16.روزنامه همشهری، "یک پیانیست بدون پیانو" 1381/12/25، ص 17
17.روزنامه اطلاعات، "برندگان اسکار امسال کیستند"، ضمیمه، 1381/12/15، ص 4
18.پیشین.
19.Rosemarys Bady
20.پیشین.
21.روزنامه همشهری، برش هایی از سینمای پولانسکی، 1381/11/29، ص 25
22.پیشین.
23.پیشین.
24.همان.
25.روزنامه همشهری‌ "شوپن در ویرانه ها"، احمد غلامی، 1381/11/29، ص 25
26.روزنامه همشهری "موفقیت غیرمنتظره پیانیست در بفتا"، 1381/12/6، صفحه آخر
27.روزنامه اطلاعات، برندگان اسکار امسال کیستند، ضمیمه، 15 اسفند 1381، ص 4

منبع :صفاتاج، مجید، (1387)، سینمای سلطه(هنر هفتم)، تهران: سفیر اردهال، چاپ اول 1387.